<no title>
باسلام
چند روز بود كارم زياد بود نتونستم چيزي ثبت كنم. محمدجواد عزيزم روزبه روز داره بزگتر ميشه شيطنتهاش هم بيشتر .چند روز بود هر چيزي كه بهش ميدادم ميگفت ايچي
ما هم نمي فهميديم منظورش چيه حتي بعضي وقتها گريه ميكرد و تكرار ميكرد ايچي بالاخره
ديشب وقتي دو تا بالش رو با هم ميخواست بلند كنه يكيش رو نميتونست ميگفت ايچي
فهميدم منظور عسلم اون يكي يا در واقع يكي ديگه ميباشد.
هر شب هم توخونه برنامه تمرين فوتبال پا برجاست ميگه پوپي تمين (تمرين توپ بازي).
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی